news

بادامچیان: رئیسی از ارکان مبارزه با گروهک منافقین بود

خبرگزاری مهر- گروه سیاست؛ سیدابراهیم رئیسی سال‌های سال به دور از سیاسی بازی در فضای سیاسی کشور نقش آفرینی کرد بدون آنکه به چپ و راست سیاست کاری داشته باشد در مسیر مستقیم وظیفه‌شناسی کارها را پیش بُرد و در مسئولیت‌های مختلف بی‌حاشیه اما قاطع و جدی زمام امور در دستانش بود و بر اجرای حق و عدالت در لباس قاضی، بازرس و حتی رئیس جمهور تأکید داشت اما او همچون یک عنصر چند وجهی بود و هر کسی از ظن خود او را شناخت، در گفتگو با اسدالله بادامچیان از موسسین حزب موتلفه به شخصیت و شیوه شهید رئیسی پرداختیم که مرور این گفت و شنودها شاید ما در شناخت بهتر سیره رئیس جمهور شهید یاری رساند. در ادامه این گفتگو را بخوانید.

شما شهید رئیسی را از چه زمانی می‌شناسید و او را چگونه توصیف می‌کنید؟

بسم الله الرحمن الرحیم؛ در آغاز، برای شهدای خدمت به‌ویژه آیت‌الله شهید رئیسی، آیت‌الله آل‌هاشم و شهید مالکی (مالک رحمتی) که از دوران نوجوانی با هم کار می‌کردیم، طلب علو درجات دارم. خداوند متعال درجات آنان را متعالی فرماید، ما را قدردان خدمات این عزیزان و نعمت وجودشان قرار دهد و در ادامه راهشان ثابت‌قدم بدارد.

در رابطه با آیت‌الله رئیسی، باید عرض کنم که آشنایی ما با ایشان به اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بازمی‌گردد؛ از طریق شهید آیت‌الله بهشتی، حوزه علمیه، و شهید آیت‌الله قدوسی (رحمت‌الله‌علیه). از همان زمان، ایشان را به‌عنوان جوانی پرکار، جدی، شجاع، متدین و باایمان می‌شناختم. با وجود سن کم، برخوردار از فضل قابل‌توجهی در مبانی فقهی، اسلامی و قضائی بود. همچنین در مسیر سیاسی، نگاه درست و استوار، و روحیه‌ای قاطع و شجاع داشت. به همین دلیل، در روزهای دشوار پس از پیروزی انقلاب، به‌سرعت مراحل رشد و مسئولیت‌های مهم را طی کرد و مورد توجه شخصیت‌های برجسته‌ای چون شهید آیت‌الله بهشتی، شهید آیت‌الله قدوسی، مقام معظم رهبری و دیگر بزرگان نظام قرار گرفت.

از این مقطع به بعد، شهید آیت‌الله رئیسی به‌طور فعال وارد روند مبارزه در دادستانی انقلاب با دشمنان اسلام، منافقین، گروه‌های کمونیستی، ملحد، نفوذی و جریان‌های التقاطی شد. در همین دوران، با شهید بزرگوار آیت‌الله لاجوردی آشنا شد و میان ایشان و لاجوردی، همچنین با شخصیت‌هایی چون شهید رازینی، شهید مقیسه، شهید ربانی املشی، مرحوم آیت‌الله محمدی گیلانی، شهید کچویی و نیز مرحوم سردار احمد قدیریان، صمیمیتی عمیق و همکاری نزدیکی شکل گرفت. این جمع، با همدیگر نقش بسیار مؤثری در مقابله با جریان نفاق، نفوذ بیگانگان و ریشه‌کنی عوامل دشمن داشتند؛ نقشی که متأسفانه هنوز هم به‌درستی شناخته نشده است. با وجود اینکه آیت‌الله رئیسی بعدها مسئولیت‌هایی چون ریاست قوه قضائیه، ریاست سازمان بازرسی کل کشور و ریاست‌جمهوری را بر عهده گرفت.

کمتر کسی از سوابق مبارزاتی شهید رئیسی در اوایل پیروزی انقلاب آگاه است، شما این مقطع از زندگی ایشان را چطور روایت می‌کنید؟ چرا به این فعالیت ایشان به درستی پرداخته نشده است؟

بله؛ بخش مهمی از سوابق مبارزاتی و خدمات ویژه ایشان در آن دوران سخت و پیچیده، همچنان مغفول مانده است. شاید به‌دلیل حساسیت‌های تاریخی، فضای امنیتی آن سال‌ها و شرایط درگیری مستقیم با نفاق، الحاد، کفر، شرک و دشمنان خدا، هنوز نتوان درباره آن خدمات به‌روشنی سخن گفت. به همین دلیل است که قدر این بزرگان و زحمات ماندگارشان همچنان ناشناخته مانده و در حافظه عمومی ملت، جایگاه شایسته خود را نیافته است.

آیت‌الله شهید رئیسی در ریشه‌کنی نفاق در کشور نقشی برجسته داشت؛ ایشان در مبارزه با گروهک‌ها و عوامل نفوذی، به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب، نقش بسیار فعالی ایفا کرد. در ماجرای انفجار دفتر ریاست‌جمهوری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر در هشتم شهریور، آیت‌الله رئیسی نیز نقشی ویژه در شناسایی و مقابله با شبکه‌های نفوذی داشت

بنابراین، در بخش نخست فعالیت‌های ایشان، باید به نقش برجسته و زحمات فراوان آیت‌الله شهید رئیسی در ریشه‌کنی نفاق در کشور اشاره کرد. ایشان در مبارزه با گروهک‌ها و عوامل نفوذی، به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب، نقش بسیار فعالی ایفا کرد. در ماجرای انفجار دفتر ریاست‌جمهوری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر در هشتم شهریور، آیت‌الله رئیسی نیز نقشی ویژه در شناسایی و مقابله با شبکه‌های نفوذی داشت.

متأسفانه، این شبکه‌ها اجازه ندادند که آن پرونده‌ها به‌طور کامل باز و ابعاد آن روشن شود. چه‌بسا اگر ایشان امروز در قید حیات بودند، می‌توانستند برخی از زوایای پنهان آن حادثه و نقش عناصر مقصر و نفوذی را بیشتر روشن کنند. در همان دوران هم، آیت‌الله رئیسی به‌دلیل روحیه انقلابی و تعهد به اصل نظام، بسیاری از مسائل را در چارچوب وظیفه و مسئولیت پیگیری می‌کردند، بی‌آنکه دنبال مطرح کردن خود باشند. همین خصلت باعث شد بخشی از خدمات ایشان در آن برهه حساس، کمتر مورد توجه قرار گیرد.

در خصوص مسائل مربوط به گروهک منافقین، به‌ویژه در ماجرای عملیات مرصاد، آیت‌الله شهید رئیسی نقش برجسته و بسیار مؤثری ایفا کرد. برخلاف برخی دروغ‌ها و تحریف‌هایی که درباره این عملیات مطرح شده، واقعیت آن است که ایشان یکی از ارکان اصلی مقابله با تهاجم نظامی سازمان منافقین بود؛ تهاجمی که با حمایت مستقیم صدام، آمریکا، انگلیس و سایر جریان‌های استکباری انجام شد. منافقین با آرایش یک لشکر نظامی به مرزهای ایران حمله کردند، اما با مقاومت جانانه رزمندگان اسلام و به‌ویژه با حضور تأثیرگذار چهره‌هایی چون آیت‌الله رئیسی، شهید رازینی، و شهید لاجوردی، این حمله به شکستی مفتضحانه تبدیل شد. نقش این بزرگواران در شکست آن توطئه، همچنان در تاریخ انقلاب اسلامی جایگاه ویژه‌ای دارد. متأسفانه هنوز هم برخی جریان‌ها به‌دنبال تحریف این واقعیت‌ها هستند و با شیطنت‌های رسانه‌ای، تلاش می‌کنند چهره‌های انقلابی و اثرگذار آن دوران را زیر سوال ببرند. اما حقیقت این است که حضور و عملکرد این بزرگواران، مانع تحقق اهداف دشمنان در آن برهه حساس شد. پس از پایان جنگ تحمیلی، نظام جمهوری اسلامی با رویکردی صحیح و مبتنی بر مدارای حداکثری، در برابر گروه‌ها و جریانات مختلف، از جمله همان‌هایی که در دوران جنگ عملکرد ناصوابی داشتند، برخوردی ملایم و توأم با چشم‌پوشی اتخاذ کرد؛ به این امید که آن‌ها در آینده رفتار گذشته خود را جبران کنند و به مسیر صحیح بازگردند.

بادامچیان: رئیسی از ارکان مبارزه با گروهک منافقین بود

ارتباط شهید رئیسی با احزاب چطور بود؟ از کجا شکل گرفت؟ در جریان پیروزی انقلاب اسلامی در کشورمان شهید با سیاسیون در ارتباط بود؟

ما در جریان فعالیت‌های مدرسه علمیه‌ای که توسط مرحوم آیت‌الله قدوسی با همراهی آیت‌الله شهید بهشتی و شهید مطهری در قم اداره می‌شد، حضور و همراهی داشتیم. این مدرسه که یکی از پایگاه‌های فکری و تربیتی مهم پس از انقلاب به شمار می‌رفت، محل فعالیت گروهی از روحانیون متعهد و انقلابی بود. آیت‌الله رئیسی نیز در همان دوران جز طلاب و نیروهای فعال همان مدرسه بود و ارتباط نزدیکی با آن مجموعه داشت. (نام دقیق مدرسه اکنون در ذهنم نیست، اما مدرسه‌ای بسیار تأثیرگذار بود.) ما در آن ایام، از طریق همین مدرسه علمیه، با آیت‌الله رئیسی همکاری و ارتباط داشتیم و از همان‌جا ارتباط ایشان با مجموعه مؤتلفه اسلامی نیز شکل گرفت. روابط آیت‌الله رئیسی با اعضای مؤتلفه اسلامی بسیار صمیمی و عمیق بود، زیرا ایشان هم‌زمان با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز نیز ارتباط مستحکمی داشتند.

پس از آنکه شهید آیت‌الله قدوسی مسئولیت دادستانی کل انقلاب را بر عهده گرفت، آیت‌الله رئیسی که از شاگردان آن مدرسه بود، به‌عنوان یکی از نیروهای مورد اعتماد وارد دستگاه قضائی شد. ارتباط نزدیک ما با شهید قدوسی و حضور شخصیت‌هایی همچون مرحوم احمد قدیریان، شهید لاجوردی و دیگر یاران انقلابی، سبب تقویت و تعمیق این رابطه شد. پس از آن نیز، هرچند آیت‌الله رئیسی به‌صورت رسمی عضو حزب مؤتلفه اسلامی نبود، اما در عمل ارتباطی گرم، نزدیک و یگانه با اعضای مؤتلفه داشت. در ادامه، زمانی که بحث‌هایی پیرامون ریاست قوه قضائیه مطرح شد و اینکه آیا افراد حزبی می‌توانند در رأس چنین نهادی قرار گیرند یا نه، تجربه پیشین نشان داده بود که این مسئله مانعی نیست؛ چنان‌که امام خمینی (ره)، آیت‌الله شهید بهشتی را که دبیرکل حزب جمهوری اسلامی بود، با حفظ سمت به‌عنوان رئیس قوه قضائیه منصوب کردند.

بنابراین عضویت یا عدم عضویت حزبی، مانع مسئولیت در قوه قضائیه نبوده و نیست. آیت‌الله رئیسی نیز با همان روحیه انقلابی، در کنار چهره‌هایی مانند مرحوم قدیریان، شهید لاجوردی و شهید کچویی که از اعضای شاخص مؤتلفه اسلامی بودند، همکاری نزدیکی داشت. این همکاری‌ها در عرصه‌های مختلف، نشانگر رابطه‌ای عمیق و مؤثر میان آیت‌الله رئیسی و جریان مؤتلفه اسلامی بود. ارتباط بنده با ایشان نیز از همان دوران به یک رابطه صمیمی و مستمر تبدیل شد. البته من در آن زمان مستقیماً در قوه قضائیه فعالیتی نداشتم، بلکه مسئولیت‌هایی در حزب جمهوری اسلامی داشتم و در صحنه سیاست کشور، به‌ویژه از مجلس دوم به بعد که به‌عنوان نماینده مردم حضور داشتم، این ارتباطات استمرار یافت. حتی در مجلس اول، که مسئولیت انتخابات حزب جمهوری اسلامی بر عهده من بود، این روابط شکل گرفته بود و تا پایان نیز ادامه پیدا کرد. طبعاً در این مسیر، ارتباط من با آیت‌الله رئیسی نیز حفظ شد و تقویت گردید.

پس از فعال شدن حزب جمهوری اسلامی، ارتباط ما با آیت‌الله رئیسی از جنبه‌های مختلف، از جمله در حوزه روحانیت، ادامه یافت. با قدرت گرفتن حزب در مجلس و دولت و حضور چهره‌های حزبی در سطوح مختلف، به‌طور طبیعی تعاملات آیت‌الله رئیسی با حزب جمهوری اسلامی، به‌ویژه با بنده که مسئولیت‌هایی در حزب داشتم و سابقه همراهی طولانی با ایشان داشتم، گسترش یافت. پس از انحلال حزب جمهوری اسلامی، مؤتلفه اسلامی با اجازه امام راحل در سال ۱۳۶۷ فعالیت خود را از سر گرفت. با رحلت حضرت امام نیز، ارتباط ما با آیت‌الله رئیسی همچنان حفظ شد. زمانی که آیت‌الله یزدی به ریاست قوه قضائیه منصوب شدند و بنده نیز به عنوان معاون سیاسی قوه فعالیت می‌کردم، ارتباط کاری نزدیک‌تری با آیت‌الله رئیسی برقرار شد. جالب است بدانید که نام خانوادگی ایشان در واقع «رئیس‌السادات» بود. روزی که مسئولیت سازمان بازرسی کل کشور را به ایشان سپردند، با خنده به ایشان گفتم: «آقای رئیس‌السادات، حالا واقعاً می‌خواهید در این مسئولیت به سبک رئیس‌السادات‌ها عمل کنید یا نه؟» ایشان هم با لبخند پاسخ داد: «شما همیشه دنبال این بودید که من رئیس شوم، ولی ما رئیس‌السادات هستیم، نه رئیس؛ هر چندکه سادات رئیس ما هستند.» این خاطره کوتاه، نشانه‌ای از روحیه متواضع و شوخ‌طبعی ایشان در عین جدیت در کار بود.

شهید رئیسی در تولیت آستان قدس چگونه بود و شما چه ارتباطی با ایشان داشتید؟

من نیز در مناسبت‌های مختلف، به‌ویژه پس از انتصاب آیت‌الله رئیسی به تولیت آستان قدس رضوی، ارتباط نزدیکی با ایشان داشتم. در یکی از دیدارهای مهم، به همراه آقای امانی، جمعی از دوستان دادستانی و اعضای حزب مؤتلفه اسلامی، جلسه‌ای مفصل با ایشان در تهران برگزار کردیم. جلسه‌ای بسیار خوب و پربار بود که در آن درباره ضرورت تحول در آستان قدس رضوی بحث و تبادل نظر شد. فراتر از مبانی معنوی خدمت در محضر امام هشتم علیه‌السلام و تعهد به آرمان‌های اهل‌بیت علیهم‌السلام، در آن جلسه درباره ظرفیت‌های آستان قدس برای ارائه خدمات متنوع در سطح ملی نیز گفتگو کردیم. نقطه‌نظرات خود را مطرح کردیم و مشورت‌هایی به ایشان ارائه دادیم.

در ادامه، بنده به‌ویژه در حوزه گنجینه‌های فرهنگی و تاریخی آستان، مانند موزه امام رضا علیه‌السلام و سایر بخش‌های خزانه، با ایشان بحث‌های جدی داشتم. به‌طور خاص، درباره حفظ جواهرات ارزشمند، از جمله پنجره مرصعی که در بالای حرم نصب شده بود و از میراث‌های فاخر و دیرینه ما محسوب می‌شد، گفتگوهای مفصلی با ایشان انجام دادیم. این پنجره به دلیل گذشت نزدیک به شصت سال، در وضعیت نگران‌کننده‌ای قرار داشت و احتمال سقوط آن وجود داشت. در دیداری با آیت‌الله رئیسی، به همراه جمعی از متخصصان دانشگاهی و همکارانم با توجه به مسئولیتی که در دوره هشتم مجلس شورای اسلامی در حوزه خزانه جواهرات ملی داشتم موضوع را با جدیت مطرح کردیم. خوشبختانه در پی این رایزنی‌ها، در دوران تولیت آیت‌الله مروی، عملیات مرمت و نصب مجدد پنجره مرصع با موفقیت انجام شد و این میراث گرانبها حفظ گردید. در مجموع، رابطه من با آیت‌الله رئیسی یک ارتباط عمیق، صمیمانه و برادرانه بود؛ رابطه‌ای مبتنی بر اعتماد، دغدغه‌های مشترک و تلاش برای خدمت صادقانه به نظام و مردم.

آقای رئیسی در قوه قضائیه و ریاست جمهوری چطور عمل کرد؟

آیت‌الله شهید رئیسی مسئولیت‌های مهمی را در قوه قضائیه بر عهده گرفت؛ از ریاست سازمان بازرسی کل کشور گرفته تا عضویت در شورای عالی قضائی و سپس تولیت آستان قدس رضوی. در نهایت نیز به ریاست قوه قضائیه و سپس ریاست‌جمهوری رسید. این مسیر پرفراز و نشیب و مسئولیت‌های گوناگونی که ایشان در بالاترین سطوح نظام بر عهده گرفت، خود نشانگر شایستگی، صلاحیت، تعهد، و ویژگی‌های برجسته شخصیتی، علمی و مدیریتی آن شهید عزیز بود. نکته مهم اینجاست که در هر موقعیت، چه در قوه قضائیه، چه در آستان قدس و چه در دولت، با همان روحیه انقلابی، مردمی و مسئولیت‌پذیر ایفای نقش می‌کرد.

پس از آنکه آیت‌الله شهید رئیسی به مقام ریاست‌جمهوری رسید، خدمات ارزشمند و قابل توجهی از خود به‌جا گذاشت. شیوه مدیریتی ایشان مبتنی بر تدبیر، پرهیز از تقابل‌های بی‌مورد، و حفظ انسجام درونی کشور بود. به جای ایجاد اصطکاک با دیگران، تلاش می‌کرد با حفظ اصول و ارزش‌های اسلامی

پس از آنکه آیت‌الله شهید رئیسی به مقام ریاست‌جمهوری رسید، خدمات ارزشمند و قابل توجهی از خود به‌جا گذاشت. شیوه مدیریتی ایشان مبتنی بر تدبیر، پرهیز از تقابل‌های بی‌مورد، و حفظ انسجام درونی کشور بود. به جای ایجاد اصطکاک با دیگران، تلاش می‌کرد با حفظ اصول و ارزش‌های اسلامی، گره از کار مردم باز کند. یکی از ویژگی‌های برجسته او، حضور میدانی و ارتباط نزدیک با مردم بود؛ از سفرهای استانی پیوسته گرفته تا احیای کارگاه‌ها و کارخانه‌های نیمه‌تعطیل و رسیدگی مستقیم به مشکلات مردم. ایشان حتی پای صحبت یک پیرزن عشایری هم می‌نشست، درد دل او را می‌شنید و در حد توان برای حل آن اقدام می‌کرد؛ نه صرفاً شنیدن و وعده دادن، بلکه عمل کردن. این روحیه مردمی، ساده‌زیستی و صداقت، از آیت‌الله رئیسی شخصیتی ساخت که هم شایسته عنایت الهی در قالب شهادت شد، و هم محبوب دل‌های مردم.

ارتباط شما با شهید رئیسی در دوران ریاست جمهوری او چگونه بود؟

پس از آنکه آیت‌الله رئیسی به ریاست جمهوری رسیدند، هم دیدارهای جمعی و هم جلسات فردی با ایشان داشتیم. در یکی از این ملاقات‌ها، من نامه‌ای چهار صفحه‌ای و بسیار جدی خدمت ایشان نوشتم که در آن، نکات مهمی را درباره وضعیت کشور و برخی مسئولان بیان کرده بودم. همچنین نامه‌ای جداگانه خطاب به وزیر صمت وقت نیز نوشتم و در آن تصریح کردم که ایشان صلاحیت لازم برای ادامه کار را ندارد.

در ادامه این دیدار که بیش از یک ساعت به طول انجامید، بحث‌های مفصلی در خصوص اولویت‌ها، رویکردهای اجرایی و پیشنهادهای گوناگون مطرح شد و ایشان با نهایت محبت و توجه، نکات را شنیدند و بررسی کردند. در ماه‌های پایانی نیز بحث‌هایی درباره جایگاه حزب و فعالیت‌های حزبی با ایشان مطرح شد. با توجه به سوابق و زمینه‌های کاری آقای رئیسی و اهمیت نقش احزاب در تحقق اهداف گام دوم انقلاب، نقطه‌نظرات خود را در این زمینه مطرح کردیم. رابطه ایشان با ما به‌ویژه با جریان حزب مؤتلفه اسلامی کاملاً صمیمانه، همدلانه و در یک مسیر واحد بود. همچنین ارتباط ایشان با حزب جمهوری اسلامی نیز همواره محترمانه و بر پایه تعامل بود. البته آقای رئیسی به سایر تشکل‌ها و احزاب نیز با احترام برخورد می‌کردند و در دوران ریاست‌جمهوری‌شان نیز دیدارهایی با گروه‌های مختلف داشتند؛ البته طبیعتاً در مواجهه با احزاب و گروه‌های منحرف یا معاندی مانند سازمان منافقین، موضعی قاطع و بدون مماشات داشتند. در مجموع، رویکرد ایشان نسبت به احزاب، تلفیقی از تعامل، احترام و در عین حال مرزبندی روشن با جریان‌های منحرف بود.

شهادت شهید رئیسی را چطور دیدید؟ اینکه رئیس جمهور کشور در حال خدمت به درجه رفیع شهادت نائل شد.

درگذشت او در حالی‌که در مسیر خدمت و مأموریت بود، نشانه‌ای از حسن عاقبت و اخلاص در راه خداست؛ و از سوی دیگر، واکنش ملت ایران به فقدان او، با چشمانی اشکبار و تجلیلی پرشور، نشان داد که مردم قدر خادمان صادق خود را به‌خوبی می‌شناسند و در زمان لازم، با تمام وجود آنان را تکریم می‌کنند. با اینکه خود ایشان تمایلی به تشریفات و استقبال‌های گسترده نداشت، اما ملت، خودجوش و از سر ارادت، در بدرقه و بزرگداشت او سنگ‌تمام گذاشت. امروز نیز در سالگرد شهادتش، شاهد همین احساس عمیق مردمی هستیم. این امر هم نشانه قدرشناسی ملت ایران است و هم گواه بر جایگاه ویژه‌ای که آیت‌الله رئیسی در قلب‌ها داشت. امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) زمانی درباره مسئولان فرمودند: «کاری کنید که اگر روزی از دنیا رفتید، مردم در سوگ شما به سر و سینه بزنند». بسیاری در این آزمون موفق نبودند، اما آیت‌الله رئیسی حقیقتاً چنین کرد؛ و مردم نیز صادقانه اندوه خود را نشان دادند.

Source:mehrnews

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Back to top button